افزودنی های پلیمری بتن
افزودنی های كاهنده آب، مواد آلي و يا تركيبي از مواد آلي و معدني هستند كه براي افزايش رواني بتن در مقدار آب معين، يا كاهش مقدار آب مصرفي با حفظ رواني، و يا هر دو به كار ميروند.
برخي از اين افزودنيها ممكن است داراي تاثيرات جانبي كندگيري، زودگيري، زود سختكنندگي يا هوازايي در بتن باشند كه در هنگام مصرف بايستي در نظر گرفته شوند. تركيبات و فرآيندهاي مختلفي براي توليد كاهندههاي آب به كار ميروند كه ميتوانند منجر به خواص جانبي گوناگون شوند. با اصلاح ساختار برخي از افزودنيهاي كاهنده آب كه داراي اثر كندگيري هستند، ميتوان آنها را به كاهندههاي آب خنثي يا حتي زودگير تبديل كرد يا اثر هوازايي آنها را به غير هوازايي و در مواردي حتي هوازدايي (كاهش مقدار هوا) تغيير داد.
دستهبندی
افزودنيهاي كاهنده آب به سه گروه اصلي و هر گروه نيز بسته به خواص جانبي خود به دستههاي ديگري تقسيم ميشوند.
روانكنندهها
روان کننده ها كه نخستين گروه كاهندههاي آب هستند و كاربرد آنها از دهه 1930 ميلادي آغاز شده است، بسته به خواص جانبي خود و بر اساس استاندارد ASTM C494 به دستههاي زير تقسيم ميشوند:
-روانكننده (كاهنده آب) معمولي (Type A)
-روانكننده (كاهنده آب) كندگير (Type D)
-روانكننده (كاهنده آب) زودگير (Type E)
روانكنندهها در بسياري از پروژههاي كوچك و بزرگ و به ويژه در بتنهاي حجيم مانند بدنه سدها و توليد قطعات بزرگ بتني به كار ميروند و ميتوان آنها را پرمصرفترين كاهندههاي آب به شمار آورد. اين افزودنيها در مقادير مصرف متعارف، مقدار آب اختلاط بتن را 5 تا 12 درصد كاهش ميدهند و در مقادير زياد مصرف ممكن است تاثيرات جانبي همچون كندگيري بيش از اندازه يا هوازايي داشته باشند. به همين دليل دامنه مقدار مصرف آنها محدود است. اين افزودنيها با نامهاي پلاستيسايزر، كاهنده آب يا روانكننده بتن عرضه و مصرف ميشوند.
فوق روانكنندهها
فوق روان کننده ها كه دومين گروه كاهندههاي آب هستند و از دهه 1950 مورد استفاده قرار گرفتهاند با عنوان بساكاهندههاي آب شناخته ميشوند. فوقروانكنندهها بر اساس استانداردهاي ASTM C494 & C1017 به دو دسته زير تقسيم ميشوند:
-فوق روانكننده معمولي (ASTM C494: Type F)[6]
-فوق روانكننده كندگير (ASTM C494: Type G)[7]
اين افزودنی ها در مقادير مصرف متعارف، مقدار آب اختلاط بتن را 12 تا 25 درصد كاهش ميدهند و نسبت به روانكنندهها تاثيرات جانبي كمتري دارند ولي برخي از آنها در مقادير مصرف بيش از اندازه موجب كندگيري يا هوازايي ميشوند. عموما فوق روانكنندهها در مقادير مصرف خيلي كم، رواني كمتري نسبت به روانكنندهها (در مقدار مصرف يكسان) ايجاد ميكنند.
نكته: به دليل اثرات نامطلوب مصرف بيش از اندازه روانكنندهها، نميتوان آنها را در مقادير زياد به جاي فوق روانكنندهها به كار برد.
نكته: در مقادير مصرف بيش از اندازه فوق روانكنندهها در مخلوطهاي بتن با دانهبندي نامناسب، ممكن است جداشدگي و آبانداختگي افزايش يابد.
فراروان كننده ها
اين افزودنيها كه سومين گروه كاهندههاي آب هستند از دههي 1990 ميلادي مورد استفاده قرار گرفتهاند و با نامهاي فوق روانكننده توانمند يا ابر روان كننده نيز شناخته ميشوند. هرچند اين افزودنی ها ويژگيهاي منحصر به فردي نسبت به فوق روانكنندهها دارند (پیشنهاد میشود مقاله ی تفاوت روان کننده و فوق روان کننده و ابر روان کننده بتن را مطالعه کنید) ولي در حال حاضر در همان دستهبندي فوق روانكنندهها يعني ASTM C494: Type F & G و ASTM C1017: Type I & II جاي ميگيرند.
اين افزودنيها مقدار آب اختلاط بتن را بيش از 25 درصد كاهش ميدهند. اين دسته از افزودنيها نسبت به روانكنندهها و فوق روانكنندهها تاثيرات جانبي كمتري دارند. عموما فراروانكنندهها در مقادير مصرف كم، تاثير روانكنندگي بيشتري نسبت به فوق روانكنندهها (در مقدار مصرف يكسان) دارند. ويژگيهاي منحصر به فرد اين افزودنيها از جمله توليد بتنهاي توانمند، خودتراز، خودمتراكم و با مقاومتهاي خيلي زودرس و خيلي زياد از يك سو و صرفهجويي در انرژي مصرفي، كاهش هزينههاي اجرايي و سازگاري زيستمحيطي از سوي ديگر، باعث گسترش روز افزون كاربرد آنها در كشورهاي مختلف جهان شده است.
نكته : فرآيند توليد اين افزودنيها اين امكان را فراهم ميآورد كه بر اساس نياز هر صنعت يا مشخصات فني و شرايط اجرايي هر پروژه، فراروانكنندهايي سازگار و مناسب توليد كرد.
نكته : مراكز تحقيقاتي جهان، شركتهاي توليدكننده افزودنيهاي بتن و سازمانهاي مرتبط با صنعت ساخت و ساز همواره در جستجوي يافتن مواد شيميايي جديد با كارآيي و تاثير بهتر بر عملكرد مخلوطهاي بتني هستند و احتمال پيدايش و عرضه محصولات جديد همچنان وجود دارد.
نكته: با توجه به خاصيت پخشكنندگي بسيار زياد فراروانكننده، تاثير آن بر احتمال جداشدگي و آبانداختگي در مخلوطهاي بتن با دانهبندي نامناسب به مراتب بيشتر از ساير كاهندههاي آب است.
مكانيزم عملكرد كاهنده های آب
كاهنده های آب از نوع افزودنيهاي با عملكرد فيزيكي هستند و تاثيري مستقيمي بر فرآيند آبگيري سيمان ندارند. بخش اصلي افزودنيهاي كاهندهي آب، عوامل اثركننده بر سطح هستند. عوامل اثركننده بر سطح[10] موادي هستند كه در سطح مشترك بين دو فاز آميخته نشدني متمركز ميشوند و نيروهاي فيزيكي شيميايي موثر بر اين سطح را تغيير ميدهند. در مخلوطي كه از مواد كاهنده آب استفاده نشود، ذرات سيمان به يكديگر ميچسبند و لخته ميشوند. مكانيزم كلي عملكرد اين افزودنيها، كاهش نيروهاي جاذبه بين ذرات و كمك به جدايش و بهبود پخششوندگي دانههاي سيمان از يكديگر است. اين مكانيزم علاوه بر فراهم كردن حركت آزادانه ذرات سيمان به دليل جدايش آنها از يكديگر، آب محبوس در لختههاي سيماني را نيز آزاد و صرف بهبود رواني مخلوط بتن ميكند.
روانكنندهها به يكي از شيوههاي زير نيروي جاذبه بين ذرات سيمان را كاهش ميدهند و به پراكندهشدن آنها كمك ميكنند
-كاهش كشش بين سطحي
-جذب چندلايهای مولكول های آلی
-افزايش پتانسيل الكتروسينماتيكی
-ايجاد لايهای از مولكولهاي آب احاطهكننده ذرات
-تغيير در ساختار تركيبات هيدراته شده سيمان
مكانيزم كلي عملكرد فوقروانكنندهها، جدايش و پراكندن دانههاي سيمان از يكديگر به كمك نيروهاي دافعه ناشي از بارهاي الكتروستاتيكي است. در بتن و ملات، دانههاي سيمان و سنگدانه در اثر تركيب با آب داراي بار سطحي الكتروستاتيكي ميشوند، ذرات سيمان در اين حالت تمايل دارند كه به يكديگر بچسبند. فوقروان كنندهها در زمان اختلاط، جذب سطح دانههاي سيمان ميشوند و به آنها بار منفي ميدهند كه منجر به ايجاد نيروي دافعه بين ذرات سيمان و پراكندن آنها ميشوند. اين اثر به نام "پخشكنندگي" شناخته ميشود. مكانيزم پخشكنندگي الكتروستاتيكي علاوه بر پخش كردن دانههاي سيمان، آب محبوس در لختههاي سيماني را نيز آزاد و صرف بهبود رواني مخلوط بتن ميكند.
فراروانكنندهها با توجه به ساختار مولكولي و با استفاده از همان اصل بارهاي الكتروستاتيكي نه تنها ذرات سيمان را بهتر از روانكنندهها و فوقروانكنندهها پخش ميكنند (تاثير اوليه) بلكه به دليل داشتن شاخههاي جانبي در زنجيره مولكولي، از جذب شدن ذرات سيمان پخش شده نيز ممانعت به عمل ميآورند (تاثير ثانويه). تاثير ثانويه فراروانكنندهها در اصطلاح شيميايي "ممانعت فضايي"ناميده ميشود كه به دليل ساختار و آرايش مولكولها يا اتمهاي مجاور يكديگر ايجاد ميشود.تركيبات شيميايي و مواد تشكيلدهنده تركيبات موادي كه بعنوان كاهنده آب بهكار ميروند، معمولاً شامل مواد شيميايي زير هستند كه ممكن است به تنهايي و يا در تركيب با ساير مواد آلي و غيرآلي، فعال و يا خنثي مورد استفاده قرارگيرند.
روانكنندهها
گسترهي وسيعي از مواد روانكننده با ويژگيها و خواص جانبي گوناگون توليد و ارايه ميشوند كه بخش اصلي مواد تشكيلدهنده آنها عبارتند از:
-مشتقات و تركيبات اسيد ليگنوسولفونيك و نمک های آنها (ليگنوسولفوناتها).
-مشتقات و تركيبات اسيد هيدروكسي كربوكسيليك و نمک های آنها.
-پليمرهاي هيدروكسيلدار
-مواد غير يوني اثركننده بر سطح
فوقروانكنندهها
بخش اصلي مواد تشكيل دهنده فوق روانكننده عبارتند از:
-ليگنوسولفوناتهاي اصلاحشده
-نمكهاي تغليظ شده ملامين سولفونات (ملامين فرمآلدهيد سولفوناته
-نمكهاي اسيد نفتالين سولفونيك تغليظ شده با وزن ملكولي بالا (نفتالين فرمآلدهيد سولفوناته
ساير پليمرهاي مصنوعي مانند پلياستايرن سولفوناته، پليمرهاي هيدروكسيلدار، و برخي از كوپليمرهاي محلول در آب يا تركيبي از آنها.
فراروانكنندهها
فراروانكنندهها عمدتا بر پايه پليمرهای مصنوعي زير هستند:
-پلیکربکسيليک اتر، اسيد اکريليک، متوکسی پلی اتيلن، و انيدريد مالييک.
-كوپليمرهاي كربوكسيليک آكريليک استر.
كاربرد
افزودنيهاي كاهنده آب پاسخگوي نيازهاي متعـددي در كارگاه هستند كه از آن جمله ميتوان به كاهش آب بتن، توليد بتن با مقاومت زياد، صرفهجويي در مصرف سيمان بدون كاهش مقاومت بتن، افزايش كارآيي بتن بدون افزودن آب، بهبود خواص بتنهايي كه داراي سنگدانههاي خشن و يا دانهبندي نامناسب هستند، سهولت در پمپاژ، بتنريزي در مكانهايي كه دسترسي كمتري دارند، و يا تركيبي از مـوارد فوق اشاره كرد. رواني بتن كه با اسلامپ سنجيده ميشود، براي بتني با نسبتها و اجزاي معين، به مقدار آب اختلاط بستگي دارد. عملكرد اصلي افزودنيهاي كاهندهي آب، توانايي آنها در كاهش مقدار آب اختلاط است.
بر اساس اين عملكرد ميتوان كاربرد آنها را به سه شيوه در بتن مورد بررسي و ارزيابي قرار داد.
با مصرف كاهنده آب ضمن ثابت نگهداشتن مقدار سيمان و رواني بتن، ميتوان مقدار آب اختلاط و در نتيجه نسبت آب به سيمان را كاهش داد (اثر كاهندگي آب اختلاط) و به بتني با رواني يكسان و مقاومت مكانيكي بيشتر از بتن شاهد (بدون افزودني) دست يافت.
با مصرف كاهنده آب، ضمن ثابت نگهداشتن مقدار آب و سيمان بتن، رواني و كارآيي بتن افزايش مييابد (اثر روانكنندگي).
-در برخي بتنها با مصرف كاهنده آب ضمن ثابت نگهداشتن رواني و نسبت آب به سيمان، ميتوان آب اختلاط و مقدار سيمان اضافي را كاهش داد.
دستيابي به برخي بتنهاي ويژه مانند بتن خودتراز، بتن خودتراكم، بتنهاي با مقاومت خيلي زودرس و بينياز از بخاردهي، بتن خيلي روان و بتن توانمند بدون استفاده از افزودنيهاي كاهنده آب به ويژه روانكنندهها و فراروانكنندهها در حال حاضر بسيار پرهزينه و در مواردي غير ممكن است. اگرچه به نظر ميرسد با افزايش مقدار سيمان مصرفي ميتوان به برخي از اين ويژگيها دست يافت ولي افزايش بيش از اندازه سيمان به دليل تمايل ذرات سيمان به لختهشدن و افزايش چسبندگي بيش از اندازه مخلوط و افزايش مشكلات اجرايي از يك سو و افزايش تغيير شكلهاي درازمدت بتن سختشده (جمعشدگي و خزش) از سوي ديگر، نه تنها از نظر فني راهكار مناسب و كارآمدي نيست بلكه بسيار غيراقتصادي هم هست. براي دستيابي به اين ويژگيها، فراروانكنندهها به دليل تاثيرات جانبي كمتري كه نسبت به روانكنندهها و فوق روانكنندهها دارند، كاربرد گستردهتري دارند.
تاثير كاهندههاي آب بر ويژگیهای بتن تازه
افزودنيهاي كاهنده آب علاوه بر كاهش مقدار آب مخلوط بتن تازه، بر برخي ديگر از خواص آن نيز تاثير ميگذارند.
زمان گيرش
زمان گيرش بتن به تركيبات شيميايي و اندازه ذرات سيمان، دما و نسبت آب به سيمان بستگي دارد. در بتني با دما و نسبت آب به سيمان معين، كاهندههاي آب به دليل پخشكردن ذرات سيمان و به تاخير انداختن به هم چسبيدن و لختهشدن ذرات و محصولات آبگيري سيمان به يكديگر (كندگيري فيزيكي)، گيرش اوليه و نهايي بتن را به تاخير مياندازند. از سوي ديگر، پخششدن ذرات سيمان امكان آبگيري بهتر و همه جانبهي آنها را فراهم ميكند كه ميتواند تسريع واكنش و توليد محصولات آبگيري را به دنبال داشته باشد. بنابراين هر چقدر كه قدرت پخشكنندگي افزودنيهاي كاهنده آب بيشتر باشد (از روانكننده به فراروانكننده) تاثير كندگيري آنها كاهش مييابد.
برخي از روانکنندهها مانند ليگنوسولفوناتها و اسيدهاي هيدروكسي كربوكسيليك در مقادير مصرف متعارف و در دماهاي 18 تا 38 درجه سانتيگراد معمولاً 1 تا 3 ساعت تاخير در گيرش بتن بوجود ميآورند. با افزايش مقدار مصرف روانكنندهها، تاخير در زمان گيرش بتن نيز افزايش مييابد. اغلب فوق روانكنندهها در مقادير مصرف متعارف، كندگيري قابل توجهي ندارند و يا كندگيري آنها كاملاً كنترل شده است. در بتنهايي كه با سيمان نوع 5 ساخته ميشوند و داراي فوقروانكننده هستند، صرفنظر از نسبت آب به سيمان و نوع فوقروانكننده مصرفي، زمان گيرش اوليه و نهايي حدود يك ساعت افزايش مييابد. بعضی از فراروانكنندهها زمان گيرش نهايي بتن را كاهش ميدهند.
هوازايی
برخي از روانكنندهها كشش سطحي آب را كاهش ميدهند و مقداري حباب هوا در بتن ايجاد ميكنند. ليگنوسولفوناتها شناخته شدهترين كاهندههاي آب هستند كه خاصيت هوازايي دارند. مقدار هواي وارده توسط اين مواد معمولاً بين 2 تا 6 درصد متغير است، اگرچه مقادير بيشتر نيز تا كنون گزارش شده است. هوازايي روانكنندهها را ميتوان با اصلاح فرمول شيميايي كنترل كرد، معمولاً ليگنوسولفوناتهاي اصلاحشده كمتر از يك درصد حباب هوا ايجاد ميكنند. فوقروانکنندهها و فراروانکنندهها اصولاً خاصيت هوازايي ندارند ولي ممكن است روي توان هوازايي برخي از سيمانها و مواد هوازا تاثيرگذار باشند و باعث تغيير در ميزان هواي بتن شوند. افزايش رواني مخلوط بتن به ازدياد تشكيل حبابهاي هوا در حين اختلاط كمك ميكند ولي بتنهاي داراي فوقروانكننده در مقايسه با بتن شاهد (با رواني يكسان)، فرصت خروج آسانتر حبابهاي هواي محبوس را در حين عمليات انتقال و بتنريزي فراهم ميكنند. فوقروانكنندههاي بر پايه ملامين در مقايسه با نوع نفتاليني نه تنها هواي محبوس كمتري ايجاد ميكنند بلكه افت مقدار هواي سريعتري نيز دارند. فراروانكنندهها عموما خاصيت هوازايي ندارند و پس از اتمام اختلاط بتن به دليل سهولت حركت اجزاي بتن، موجب جابجايي و جايگيري ذرات در درون فضاي خالي بين يكديگر ميشوند و حبابهاي هواي محبوس را به سطح بتن ميرانند.
افزودنيهاي كاهنده آب در بتنهاي هوازايي شده، پايداري حبابهاي هوا را بهبود ميبخشند و ميزان تاثير و راندمان افزودنيهاي هوازا را افزايش ميدهند.
كارایی
كارآيي خصوصيتي از بتن يا ملات تازه است كه آساني يا دشواري اختلاط، ريختن، تراكم و پرداخت كردن آن را بيان ميكند. موضوع كارآيي همواره در بتنريزيها مطرح ميشود ولي در حال حاضر ابزار مناسبي براي سنجش كارآيي در كارگاهها وجود ندارد. معمولاً رواني بتن كه به وسيله آزمايش اسلامپ اندازهگيري ميشود ملاكي براي توصيف كارآيي بتن به شمار ميآيد در حالي كه ممكن است دو نمونه با رواني يكسان، داراي كارايي متفاوتي باشند. بتنهاي محتوي افزودنيهاي كاهنده آب معمولاً كارآيي بهتري از خود نشان ميدهند و ميل به قالب پذيري و پرداخت سطح آنهـا بهتر از بتنهاي با رواني مشابه ولي بدون افزودني است. اين موضوع به ويژه در مورد بتنهاي سفت (با اسلامپ خيلي كم) نمايانتر است.
بتن محتوي اين افزودنيها تمايل كمتري به جداشدگي نشان ميدهد و در هنگام لرزاندن ميتوان رواني و تحرك بهتر اجزا را مشاهده نمود ضمن اين كه كارآيی بهتر اين نوع بتن، نياز به لرزاندن را كاهش میدهد و صرفه جويی قابل توجهی در مصرف انرژی و نيروی انسانی پديد ميآورد.
هوازايي برخي از كاهندههاي آب كه به عنوان يك اثر جانبي مطرح ميشود، در مخلوطهاي بتن با ريزدانه ناكافي ميتواند چسبندگي داخلي بين دانههاي سنگي را تا حدودي افزايش دهد (به فصل هوازاها مراجعه شود) و حالت خميري و كارآيي بتن را بهبود بخشد.
آب انداختگی
تاثير همه افزودنيهاي كاهنده آب بر آبانداختگي يكسان نيست، به عنوان مثال نمكهای اسيد هيدروكسی كربوكسليك موجب افزايش آب انداختگي ميشوند در حالي كه مشتقات و تركيبات اصلاح شده آنها تاثيري بر پديده آب انداختگي ندارند. ليگنوسولفوناتها و مشتقات آنها آب انداختگي بتن تازه را كاهش ميدهند كه بخشي از اين خاصيت آنها به دليل ايجاد حباب هوا در بتن است. فوق روانكنندهها و فراروانكنندهها معمولا آب انداختگي و جداشدگي را كاهش ميدهند به جز در مواردي كه مقدار مصرف افزودني بيش از اندازه باشد[9]. گاهي آبانداختگی و جداشدگي بتن تازه پس از اضافـه كردن فوق روانكننده و فراروانكنندهها به دليل اشكال در دانهبندي سنگدانهها است و نه تاثير منفي افزودني، در چنين شرايطي با اصلاح دانهبندي به خصوص افزايش ريزدانهها ميتوان جداشدگي را كاهش داد.
روند افت روانی (اسلامپ)
روند افت رواني كه بيانگر مقدار كاهش رواني در واحد زمان است، در بتن داراي كاهنده آب بيشتر از بتن شاهد (با اسلامپ اوليه يكسان) است. بتنهاي حاوي فوقروانكننده در مقايسه با بتنهاي حاوي روانكننده كه اسلامپ اوليه يكساني داشته باشند از روند افت رواني بيشتري برخوردارند. فراروانكنندهها اگرچه نسبت به بتن شاهد روند افت رواني بيشتري دارند ولي نسبت به فوقروانكنندهها از توان حفظ رواني (اسلامپ) بيشتري برخوردارند.
يكي از مزاياي اصلي استفاده از فوقروانكنندهها و فراروانكنندهها در بتن افزايش قابل توجه اسلامپ و رواني آن است ولـي زمان قابل كاركردن به دليل افت اسلامپ به شدت كاهش مييابد كه ميتواند سبب بروز مشكلات اجرايي شود. براي حل اين مشكل در مورد فوقروانكنندهها ميتوان بخشي از فوق روانكننده را در محل ساخت بتن و بخش ديگر را در محل بتنريزي به مخلوط اضافه كرد تـا زمـان قابل كار كردن افزايش يابد يا از فوقروانكنندههاي كندگير استفاده كرد. در مورد فراروانكنندهها ميتوان رواني بتن را در هنگام ساخت به گونهايي تنظيم كرد (با اسلامپ بالاتر) كه رواني مورد نظر را در پاي كار تامين كند يا در هنگام ساخت بتن، در صورت نياز جهت سهولت در اختلاط و حمل، از يك روانكننده سازگار در مقادير كم استفاده كرد و فراروانكننده را در پاي كار به بتن افزود.
فرصت كار با يك بتن به عوامل متعددي بستگي دارد كه از آن جمله ميتوان به: نوع و مقدار كاهنده آب، فاصله زمانی بين ساختن و ريختن بتن، زمان اضافه كردن كاهنده آب، مصرف ساير افزودنيهاي شيميايي، ويژگيها و درجه حرارت سيمان و بتن، رواني اوليه بتن و دماي محيط اشاره كرد.
پرداخت پذيري
روانکنندهها معمولاً در پرداخت سطح بتن بسيار مؤثرند درحاليكه سطح بتنهاي محتوي فوق روانكننده به دليل كاهش آبانداختگي و افت سريع رواني به سختي پرداخت ميشوند، مضافاً اينكه تمايل به پوسته شدن و يا تركهاي ناشي از جمع شدگي خميري در اين نوع بتنها بيشتر است، به همين دليل در اينگونه مواقع بايستي سطح بتن را با روشهايي چون مرطوب كردن، استفاده از مواد تاخير دهنده تبخير، يا هر روش مناسب ديگري از خشك شدن حفظ نماييم. اين روشها بايستي با دقت انجام پذيرد تا تاثير نامناسبي بر دوام سطح بتن بوجود نياورند.
تراكم پذيری
كاهندههاي آب امكان حركت و لغزش ذرات بر روي يكديگر را در داخل مخلوط بتن فراهم ميكنند و خواص ريولوژيك بتن تازه و رفتار آن را در هنگام ارتعاش و متراكمشدن بهبود ميبخشند. براي متراكمكردن بتنهاي داراي كاهنده آب در مقايسه با بتن شاهد به انرژي كمتري نياز است. اين اثر در بتنهاي با رواني (اسلامپ) كم و به ويژه در بتنهاي بدون اسلامپ نمايانتر است. در بتنهاي داراي مقادير كافي فراروانكننده به دليل سهولت حركت و لغزش ذرات بر روي يكديگر بدون نياز به لرزاندن، اجزاي بتن در اثر وزن خود فضاهاي خالي را پر ميكنند و متراكم ميشوند (بتن خود متراكم) در حالي كه در بتنهاي بدون فراروانكننده به دليل پديده لختهشدگي ذرات سيمان و ريزدانهها، هر چقدر هم كه رواني افزايش يابد نميتوان به بتن خود متراكم دستيافت.
تاثير بر ويژگی های بتن سخت شده
مقاومت
استفاده از كاهنده آب اگر با كاهش نسبت آب به سيمان همراه باشد افزايش مقاومت را به دنبال دارد ضمن اين كه در صورت ثابت بودن نسبت آب به سيمان نيز به دليل پخش كردن بهتر ذرات سيمان سبب بهبود فرآيند آبگيري و افزايش مقاومت ميشود.
نكته: تاثير كاهندههاي آب بر مقاومت بتن صرفاً به دليل تاثيرات آنها بر بتن تازه در زمانهاي اوليه است و نه فعال بودن آنها در بتن سخت شده.
كاهندههاي آب کندگير، مقاومت 24 ساعته را به خصوص در مناطق گرمسير افزايش ميدهند، البته ممكن است مقاومت در ساعات اوليه بتن تحت تاثير كندگيـری كاهش يابد. كاهندههاي آب در مقدار سيمان و رواني ثابت مقاومت بتن را افزايش ميدهند و يا براي رسيدن به مقاومتي مشخص باعث صرفه جويي قابل ملاحظه در مصرف سيمان ميشوند.
اگر افزودن فوق روانكننده همراه با كاهش آب بتن باشد مقاومت فشاري را تا 25 درصد و يا حتي بيشتر افزايش ميدهد. اين افزايش مقاومت با استفاده از فراروانکنندهها به مراتب محسوستر است و توليد بتنهايی با مقاومت فشاری 70 مگاپاسکال و بيشتر در شرايط كارگاهی به آسانی قابل طراحی و توليد میباشد. مقاومت خمشي بتنهاي داراي اين افزودنيها بهبود مييابد ولي نسبت افزايش آن در مقايسه با مقاومت فشاري كمتر است.
جمع شدگی (تكيدگی) و خزش
گزارشها و اطلاعات متناقضي در مورد تاثير كاهندههاي آب بر پديده جمعشدگي و خزش وجود دارد. گرچه متناسب با كاهش مقدار آب بتن، جمع شدگي دراز مدت كمتر ميشود و به همين منوال افزايش مقاومت فشاري بتن باعث كاهش خزش ميگردد ولي بطور كلي ميتوان گفت حتي مصرف مقادير ثابتي از افزودنيها زماني كه همراه با سيمانهاي مختلف مصرف ميشوند، تاثير متفاوتي بر جمعشدگي و خزش بتن سخت شده دارند.
دوام (پايايی)
به طور كلي كاهندههاي آب به دليل پخشكردن ذرات سيمان و بهبود فرآيند آبگيري و نيز بهبود تراكمپذيري، سبب كاهش تخلخل و جذب مويينگي ميشوند و در نتيجه نفوذپذيري بتن كاهش و دوام آن در برابر عوامل مهاجم افزايش مييابد.
در بتنهاي هوازاييشده، استفاده از كاهندههاي آب سبب افزايش مقاومت جداره حبابهاي هوا و بهبود پايايي بتن در برابر چرخههاي يخزدن و آبشدن ميشود.
تاثير مواد متشكله بتن بر عملكرد كاهندههای آب
همانگونه كه وجود يك افزودني بر روي نسبت اجزا و ويژگيهاي بتن تاثير ميگذارد، خواص و مقدار اجزاي تشكيلدهنده بتن نيز تاثيرات متقابلي بر عملكرد افزودني دارد.
مقدار، نوع، و تركيبات شيميايي سيمان بر عملكرد كاهندههاي آب تاثير ميگذارد. با افزايش مقدار سيمان، نسبت مصرف فوقروانكننده به سيمان كاهش مييابد. سيمانهاي نوع 2 و 5 در مقايسه با سيمانهاي نوع 1 و 3 به كاهنده آب كمتري نياز دارند. تركيبات شيميايي سيمان به ويژه نسبت C3A/C3S و مقدار C3A و نيز مقدار قلياييها بر عملكرد افزودنيهاي كاهنده آب تاثير ميگذارند. با افزايش مقدار C3A در سيمان از راندمان روانكنندههاي ليگنوسولفوناتي كاسته ميشود. با افزايش مقدار قلياييهاي سيمان ميزان تاثير و حفظ رواني روانكنندهها در بتن كاهش مييابد
شكل و بافت سطحي سنگدانهها بر عملكرد كاهندههاي آب تاثيرگذار است. سنگدانههای گرد گوشه در مقايسه با سنگدانههاي تيزگوشه مقدار روان كننده كمتری را برای رسيدن به يك روانی مشخص لازم دارند. براي دستيابي به يك رواني مشخص هر چقدر بافت سطحي سنگدانهها زبرتر باشد مقدار مورد نياز افزودني كاهنده آب افزايش مييابد.
پوزولانها به جز خاكستر بادي، عموما به دليل افزايش چشمگير سطح جانبي دانهها و تمايل به لختهشدن، كارآيي و رواني بتن را به شدت كاهش ميدهند و به همين دليل توصيه ميشود كه در بتنهاي داراي پوزولان و به ويژه دوده سيليسي از فوقروانكننده يا فراروانكننده استفاده شود.
تاثير عوامل محيطی و اجرايی
بدون شك عواملي مانند: دما، رطوبت، سرعت وزش باد، ماشين آلات و تجهيزات توليد و انتقال بتن، زمان بين توليد و ريختن بتن، زمان حمل، و مهارت نيروهاي اجرايي از جمله عوامل مهم و تاثير گذار در عملكرد افزودنيهای كاهنده آب ميباشند.
به دليل آن كه دما در زمان گيرش، كارآيي و روند كسب مقاومت اوليه بتن بسيار مؤثر است، براي دستيابي به نتايج مؤثر معمولا افزودنيهای كاهنده آب در سه گروه با تاثيرهای زودگيری، خنثی، و ديرگيری عرضه ميشوند.
رطوبت موجود در هوا و سرعت وزش باد بر زمان كارآيی بتن تاثير ميگذارند در نتيجه براي حفظ كارآيي در چنين شرايطي ممكن است مقدار مصرف و يا حتی نوع كاهنده آب تغيير نمايد.
با توجه به اينكه مقدار مصرف افزودنيهای كاهنده آب به نسبت سيمان موجود در طرح اختلاط تعريف ميشود، لازم است ماشين آلات توليد بتن از حساسيت كافی برای پيمانه كردن آب، سيمان، سنگدانه، و مواد افزودنی برخوردار باشند. در غير اين صورت مقادير متفاوتی در هر نوبت وارد مخلوطكن ميشود و نتايج متفاوتی نيز در بر خواهد داشت.
رهنمودهای اجرایی در كارگاه
افزودنيهاي كاهنده آب در حالت مايع اندازهگيري و مصرف ميشوند و چنانچه اين افزودنيها به شكل جامد (پودر) تحويل گردند، لازم است ابتدا بر طبق پيشنهاد توليدكننده محلولي با درصد جامد مناسب از آن تهيه و سپس مصرف شوند.
چگالي افزودنيهاي ارسالي مايع و يا آنهايي كه در كارگاه به مايع تبديل شدهاند بايستي براساس معيار و استانداردي كه توليد كننده معرفي ميكند سنجيده و با آن مقايسه گردد. براي اين منظور ميتوان به سهولت و با استفاده از وسايلي چون مايعسنج يا چگاليسنج، درصد جامد و غلظت مناسب آنرا بررسي نمود. اين عمل بايستي در دماي استاندارد انجام و نتايج آن بعنوان بخشي از عمل كنترل كيفيت براي آينده ثبت و نگهداری گردد.
تمامی افزودنيهای كاهنده آب در محدوده زمانی معينی بر مخلوط بتن تاثير ميگذارند و به محض اتمام اين محدوده زمانی، بتن به حالت قبل از مصرف افزودنی برميگردد، بنابراين زمان افزودن آنها بايستی بگونهای تنظيم شود كه حداكثر كارآيی حاصل گردد، بنابراين در حملهای طولانی بتن كه احتمال اتمام خاصيت افزودنی وجود دارد، بهتر است كه افزودني در محل بتن ريزی به مخلوط اضافه تا فرصت كافی برای ريختن، لرزاندن، پرداخت، و كارهای تكميلی فراهم شود.
افزودنيهای كاهنده آب را نبايد به سيمان خشك اضافه كرد، بهتر است آنها را بعد از افزودن بخشي از آب اختلاط (به همراه آب تنظيم) به بتن اضافه كرد.
در طرح اختلاطهای داراي اين افزودنيها، به خصوص در بتنهای با اسلامپ بيشتر از 70 ميليمتر از لرزاندن (ويبره کردن) بيش از اندازه پرهيز شود زيرا باعث جداشدگی و آب انداختگی ميشود. البته آب انداختگی مختصر در سطح بتن در انجام پرداخت سطحی مفيد است.